♥ حسنا عشق آبجیـــ ♥

سلام ما چهارشنبه تقریبا 3 هفته پیش تصمیم گرفتیم با خاله حمیده اینا بریم دماوند عسل بخریم ناهار رو برداشتیم رفتیم یه جا تو سایه ناهار خوردیم بعدشم برای چای خوردن رفتیم دشت شقایق ها البته به صورت اتفاقیـ !! بعدشم ییهو تصمیم گرفتیم شب بخوابیم اونجا انقد ســــــــــــــــــرد بود که خدا میدونه ! بالاخره هرطوری بود با سرما کنار اومدیم و یه چرت کوچیک زدیم . صبح صبحونه خوردیم و راه افتادیم ...! شما از شدت سرما به این حالت در اومدیـــ :) عکس های زیر مربوط به سد لار هستش بابا جان دارن جوراب پای شما میکنن :-D ...

ما یه شب تصمیم گرفتیم که با عمو ها و عمه بریم پارک آبشار  خلاصه وسایلامونو جم کردیم و راه افتادیم . شما در عکس ها یه پسر بچه ای را مشاهده میکنید که لباس بنفش تنشه ایشون پسر عموی حسنا جون هستن ...! دیگه بازی تموم شد باید جوراب بپوشم ...! حسنا جون و راحله جون (دخمل عمو) ...

بازم براتون عکــــ ــ ــ ــــ ــــــ ــــــــ ــ ـــــ ــ ــ ـــــس گذاشتم ...! ایندفه تو رستــــــــــ ــــــــــــــوران !!!     ...

سلام به همه ی دوستای گل وبلاگی دیروز حسنا جون تشریف بردن برنامه رنگین کمان که باحضور نیما،خاله نرگس،پنگول ساعت 15:21 از شبکه پنج برگزار شد . اینم یه دونه عکــــــــ ـــــــس : اون حاج خانمی که دور سرش خط قرمزه حسنا جون هستش ...

سلام ببخشید به خاطر اینکه نتونستم بهتون سر بزنم ! آخه لپ تابم مریض شده بود و مجبور بودم با گوشی بیام ولی بالاخره طلسمش شکسته شد و بعد از دو ماه غر غر کردن درس شد...! هــــــــــــــــــــــــووووورا ...

آدم (حسنا) وقتی تازه از راه میرسه حال نداره لباساشو درست تا کنه ...! حسنا جون در حال تماشای فوتبال حسنا جون در تراس حسنا جونی در جاده عباس آباد حسنا جون در حیاط   جاده عباس آباد کشفیات حسنا جون     ...

لطفا به اشتراک بگذارید ...