حسنا جونحسنا جون، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

♥ حسنا عشق آبجیـــ ♥

ســـــــــــــــــــــــــــــلااااام .... :))

سلام سلام صد تا سلاام ما با کلیــــــــــــــــ تاخیر و خبر اومدیـــــــم نی نی ها به دنیا اومدن .... نی نی عمه ..... آقا علیرضا نی نی خاله  .... فاطمه یاس خانم  دخمل خاله بیست روز زودتر به دنیا امد و کلی ما رو غافلگیر کرد  واااای عشقم خیلی دوس داشتنیـــــــــــــــــــــه  ایشالا خدا به همه ی مادر و پدر های گلی که نی نی میخوان یه کوچولوی تپل موپول و جیگر بده خلاصه اینکه امتاحانا هم داره شورو میشه و .... واااای چقدر دلم براتون تنگ شده بود مامان جونا فک نکنید ما شما رو فراموش کردیمااااا راستیــــ تا یادم نرفته بگم : حسنا خانم سیزده روز دگ به سن تکلیف میرسن آخ آبجی قربونت ب...
12 ارديبهشت 1393

ما اومدیم ...

سلاااام سلاام سلااام به مامانای گل نی نی های عزیز ... آخ آخ من واقعا شرمنده ام که انقدر بی معرفتم واای چه قدر شما با محبتین مامان آترین عزیز، مامان جون تارا خانومی ، مامان مهربون آلما جون شما واقعا آدمو شرمنده میکنید با محبتاتون خیلی دوستون داریم بعضی اوقات میام بهتون سر میزنم ولی اصن وقت نظر گذاشتن ندارم ولی عوضش کلیــــــــــــــــــــــــــــت خبر دارم : اول اینکه فندوق خالم دخمل شد دوم اینکه فندوق عمم پسر شد سوم اینکه باید کم کم سیسمونی بخریم و در آخر اینکه خیلیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوست داریم فرشته کوچولوها و مامانای گلشون رو بهترین هارا برایت...
20 دی 1392

اطلاعیــــــــــه ...

مامانای مهربون ، نی نی هاای خوشمل ، سلام ! وای ک نمیدونید چه قدر دلم برا محیط نی نی وبلاگ تنگ شده بود وقتی اومدم نظرات تایید نشدرو دیدم شرمنده شدم واقعیتش رو بخواین ما ولادت امام رضا (ع) مشهد بودیم و دعای گوی شما خوبان دیگه وقتی هم ک اومدیم تهران موقع باز شدن مدارس بود و نتونستم بیام پیشتون مامانای عزیز اگ کامنت هاتون دیر تایید میشه یا جواب داده نمیشه از دستم دلخور نشید تورو خدا من از امسال باید شروع کنم سه سال طوفانی درس بخونم برای کنکور برای همین زیاد وقت نت اومدن ندارم متاستفانه ولی اینو صمیم قلب میگم ک شما و فرشته هاتون فراموش نشدنی هستید دوستون داریم هوارتا فلن خدانگهدار... ...
7 مهر 1392

قالب وبلاگ ...!

خواهر گلم نمیدونم چرا این چن وقت دلم هوس بارون کرده ب همین علت اینجانب عقده ی خویش را توی وبلاگ شما خالی کرده و حال و هوای بارونی ب وبلاگ شما داده شما خودتم بارونو دوس داری ولی نوع ابر و بارون رو با اجازت من انتخاب کردم عزیزم الآن خواب تشریف داره ب محض این ک بیدار شه خبر عوض شدن قالب وبلاگشو میدم میدونم ک اگه بفهمی ب ترتیب قیافت اینجوری میشه :     و بعد هم مهربون میشی :       * میدوسمت عزیـــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــزم * ...
23 شهريور 1392

دیشب و مهربونیه حسنا جون .... :))

سلام خواهر نازنینم ... عزیز دلم شما فوق العاده ای عشقم اصن نمیدونم از کجا شروع کنم و مهربو نی هاتو نام ببرم ؟؟ عزیزم دیشب قبل از خواب ی ذره شوخیمون گرفته بود داشتیم همدیگرو قلقلک میدادیم وقتی من اومدم شما رو قلقلک بدم شما برای دفاع از خودت بدون قصد و قرضی با پاهات زدی ب فکم ! دیگه مامان خیلی شاکی شده بود از سر و صدای ما و اینجوری شده بود وقتی میخواستم بخوابم مثلا اومدی از تو دلم دربیاری ک زده بودی تو فکم نشستی بالا سرم و شروع کردی ب نوازش کردن موهام عزیزم انقدر با این کارت ب من آرامش دادی ک اصن نفهمیدم کی خوابم برد ...؟! ی آن از خواب پریدم دیدم هنوز بالا سرمی و هنوز داری نوازشم میکنی عزیزم انقدر خجالت زده شدم ک خدا میدونه...
23 شهريور 1392

ی خبر بد ... ی خبر خوب !

سلام سلام سلام وای اول میخوام یه خبر بد بدم با جازتون امروز رفتیم ختم یه پسر 18 ساله ب نام محمد ... بیچاره یه ذره رنگ و روش زرد میشه میبرنش دکتر دکتر میگه کروموزوم شماره 22 از بچگی مشکل داشته و تا 48 ساعت دیگه بیشتر زنده نیس... آخی تازه کنکور داده بود هنوز جواب کنکور نیومده فوت کرد بیچاره حالا ی خبر خوب : دیشب رفته بودیم عروسی پسر عموی بابام ( علی آقا) بد نبود خوش گذت ولی انقدر صدای آهنگ زیاد بود ک دیگه وقتی رسیدیم گوشمون داشت صوووووووت میکشید خواهر گلم ببخشید تقصیر منه دیشب ازت عکس نگرفتم     ...
21 شهريور 1392

افتادن ششمین مروارید عجقم :)

ششمین دندون جیگر آبجی چند دقیقه پیش افتاد مبارکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم   اینم از عکسا : اینم از مروارید ...
20 شهريور 1392